سهند نادی حق سهند نادی حق ، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

سهند نادی حق

خاطره مراسم شهادت امام جواد(ع)

1390/10/30 15:34
نویسنده : مامان سهند
1,153 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به پسر گلم و به همه دوستای خوبشماچ

هرکاری کردم این مطلب رو ننویسم دلم طاقت نیاورد،قلب

چند روز پیش شهادت امام جواد(ع) بود و طبق سنت هرساله خونه مامانی اینا مراسم بود. ما و دایی علی اینا(بابای امیرحسین) از چند روز قبل اونجا بودیم و کارهای شب شهادت رو انجام میدادیم، توی این مدت سهند و امیرحسین که جونشون به جون هم بسته اس کلی با هم بازی کردن و خوش گذروندن بغل

یکی از مهمونها یه پسر خوشگلی داره به نام حسین که سه سالشه و تازه گی ها یه داداش کوچولو هم خدا بهشون داده،  آقا سهند ما مدام میرفت پیش مامان حسین می نشست و خیره خیره به داداش حسین نگاه میکرد، من هم به مامان حسین اطلاع دادم که حواست باشه، یه وقت مشکلی پیش نیادشیطان مامان حسین هم گفت نگران نباش، حواسم هست.

هر از چند گاهی حسین میومد و سهند رو هل میداد که برو........

منم میدویدم و سهند رو بغل میکردم که یه وقت خدای نکرده دعواشون بالا نگیره

چند دقیقه ای نگذشته بود و من بیرون از اتاق پیش مامانی و زن دایی مریم ایستاده بودم که یهو دیدم صدای جیغ حسین بلند شد، دویدم توی اتاق و دیدم سهند و حسین مشغول دعوا کردن هستن.

سریع سهند رو بغل کردم و حسین هم دوید پیش مامانش.

سهند رو آوردم بیرون از اتاق، مامانی و زن دایی مریم(مامان امیرحسین) هم اونجا بودن. با تشر به سهند گفتم مگر نگفتم با بچه ها دعوا نکننننننننننننننننننناراحت

سهند هم بلافاصله همینطور که توی بغلم بود با غیض بهم گفت:

مَدوم شَاء من داد نکن= جلوی مردم سر من داد نزن

ای وای همین که این حرف از دهنش در اومد، من و مامانی و زن دایی مریم زدیم زیر خنده...

می بینید این بچه ها چقدر میفهمن،

بعدا که از مامان حسین به خاطر کار سهند عذرخواهی کردم بهم گفت: نه بابا حسین خیلی قلدره، خوب شد یکی از پسش دراومد، آخه خود حسین خیلی بچه های دیگر رومیزنه، این دفعه هم فکر کرد مثل دفعه های قبله؛ ولی دید نههههههه...زبان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

غزاله مامان اميرعلي
10 آبان 90 12:29
خوب راست ميگه عزيم جلوي بقيه دعواش نكن مامانش.روي ماهشو ببوس.. در ضمن قالب جديد وبلاگتم مبارك باشه معصومه جون
مامان امیر علی
10 آبان 90 14:02
ماشاله به این پسر باهوش .خانمی دیگه سر بچه داد نزن .
مامان امیر علی
10 آبان 90 14:02
قبول باشه .
مامان ساينا
10 آبان 90 15:58
هميشه همسرم بهم ميگه تو دعواي بچه ها نبايد سريع بچه رو جدا كرد و همان جا جلوي همديگه بايد ببينيم مقصر كدوم يكي بودن.آخه منم هميشه ساينا رو دعوا ميكنم ولي خيلي بده.اعتماد به نفس بچه ها رو ضعيف ميكنه! بگذاريم از حق خودشون دفاع كنن حتي اگه كمي هم كتك خوردن اشكال نداره؟واقعا منم نمي دونم در اين شرايط چيكار كنم ساينا هم 2 تا پسرخاله همسن خودش داره كه گاهي با هم مي جنگن
نازنین نرگس نفس مامان
11 آبان 90 1:34
سلام ای ول به این پسر گل موقعیت شناسه دیگه قربون حرف زدنش جلوی مردم دیگه پسرمون رو دعوا نکنی ها
مامان امیرعلی
11 آبان 90 1:50
ای جان چه بانمک.خوب راست میگه بچه.جلو بقیه دعئاش نکنین گناه داره.نازی.خوب سهند چیکار کنه دیگه عاشق نی نی کوچولوهاس یدونه واسش بخرین دیگه.
مامان نفس
11 آبان 90 15:07
ای جوووووووووووون ادم این موقع ها می مونه چی بگه!یه عالمه بوسش کن خوشگل نازنین روووووووووو
مامان ماهان
12 آبان 90 0:03
ای جونم مامانی دیگه سر سهند جون داد نزن باشه آخه گل پسر ما خیلی ناززززززززززه
مامان کوثر
12 آبان 90 10:51
الهیییییییییییییییییییییییییییییییی ای جونم فدات بشم شیرین زبون مامانی رو میزنیم تا دوباره جلو مردم به پسزمون دعوا نکنه
shima
12 آبان 90 13:29
عزیززززززززززززززززززززززززززززززز دلمقربونه حرف زدنت
نی نی توپولی
12 آبان 90 13:48
ماشاله سهند اول به خاطر قهرمانیت در نبرد تن به تن با حسین بعدش هم به خاطر حرف حقت...