سهند نادی حق سهند نادی حق ، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

سهند نادی حق

آخرین اخبار از وضعیت انار نازنین

1390/10/14 19:44
نویسنده : مامان سهند
2,955 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای خوبم و به امید اینکه هیچ وقت توی این دنیا بد نبینن

طی پیگیری های مکررتون از وضعیت انار کوچولو بهتر دیدم که یه شرح حالی از وضعیتش تا به الان براتون بزارم:

من هم این اطلاعات رو از وبلاگ نفس جون و تماس با مامان نفس کوچولو میگیریم

دوستای گلم فقط براش دعا کنید

 

 

 

سه شنبه 13 دی ساعت 14:15

متاسفانه
مامان انار میگه اب جوش توی دهنشم رفته و تمام دهن و زبونش رو سوزونده و پر از برفک شده...امروز متوجه لایه سفیدی شدن توی تمام دهنش دیدن سوختگی و برفک ناشی از اونه

سه شنبه 13 دی ساعت21:

...اخرین وضعیت نازنین انارمون در تاریخ:
(صحبت با دکتر جراح انار)
وضعیت همچنان ناپایداره..به دلیل از بین رفتن قسمت زیادی از پوست بدنش عفونت داره.و عفونت باعث تب بالا است.از نظر امکانات بیمارستان ساری با مرکز سوانح و سوختگی تهران فرقی نداره در حال حاضر دکتر جراح و دکتر متخصص بالای سرش میرن (دکتر باقر زاده و دکتر مهربان).درصد سوختگی برای سن انار نازنین خیلی بالاست و خطرناکه.اما امیدوارن بدنش طاقت بیاره...به هیچ وجه نمیتونن یه روز بعد وضعیتشو حدس بزنن چون دائم در حال تغییره و به ثبات نرسیده.از نظر جراحش ریسک انتقال خیلی بالاست و فعلا نمیتونن انتقالش بدن.

چهارشنبه 14 دی ساعت 13

متاسفانه انار خونریزی شدید معده و روده داره...

خونریزی معده و روده انار رو گفتن در اثر استرس سوختگیه که به بدنش وارد شده..متخصص گوارش هم به جمع دکترای بالای سرش اضافه شده

 

ساعت 17:30

مامان انار خواهش کرده خواهش کرده خواهش کرده با بیمارستان تماس نگیرید............
رکتولوژی داره(دفع خون زیاد از مقعد...مشکلش خونریزی ارگان های داخلیه...)خیلی دعاش کنید.

 دوستای گلم فعلا انار تب بالایی داره، تشنج داره و یه مدت زیادی توی آی سی یو بستری بوده و از فردا هم مجددا توی آی سی یو بستری میشه؛ برای دختر گلمون دعا کنید

 

برای دوستانی که گفتن چه جوری اتفاق افتاده:

متاسفانه سماور در حال جوش روی کابینت بوده و پایه اش شل شده بود...انار دستش به سیم و شیر سماور میرسه و متاسفانه برمیگرده روش...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (32)

مامان حسین
14 دی 90 21:33
اخ بمیرم براش...خدا شفاش بده
مونا ( مامان النا)
14 دی 90 21:35
واییییییییییی حالم بد شد!!!! به حق آبروی حسین تو این ماه عزیز شفا پیدا کنه وای خدای من! مگه عهد عتیقه که سماور تو خونه دارن!!! آخه یعنی چیییی اعصابم خورد شد
مامان امیر علی
15 دی 90 11:38
وای معصومه جون خیلی ناراحت شدم ایشاله خدا به خانوادش به مادرش رحم کنه و هر چی بهترینه همون کار رو بکنه .خدا هیچ پدر و مادری را با فرزند امتحان نکنه .ایشااله زودی خوب بشه .ممنون به ما سر زدین
زينب عشق مامان و بابا
15 دی 90 14:12
واي چقدر وحشتناك خدا انشاالله به حق حضرت رقيه تو همين ماه صفر شفاش بده اين طفل نازنين رو
مامان امیرعلی
15 دی 90 18:36
الهی بگردم.ایشالا خوب میشه حتما براش دعا میکنم.
مامان زینب
16 دی 90 0:12
کاکل زری یا ناز پری
16 دی 90 16:37
من الان تو وبلاگ صدف جون خوندم که امروز خونریزی نداره بگردم فرشته معصووووووووووووووم خدا جون کمک کنن
الهام (مامان لنا)
17 دی 90 0:00
سلام امیدوارم هر چه زودتر خوب بشه و به خونه برگرده
مامان سانای
17 دی 90 8:26
وای خدا وحشناکه خدایا خودت کمکش کنه به داد پدر مادرش برس
مامان متین
17 دی 90 10:13
وای خدا .........نمی دونستم وصعیتش اینقر وخیم..خیلی ناراحت شدم. من براشخیلیدعا می کنم که انشالله بتونه طال=قت بیاره و خوب بشه. مرسی خنمی که از وضعیتش نوشتی
مرضیه
18 دی 90 0:05
ايشالله زود زود خوب بشه
نسترن
18 دی 90 11:20
ای خدای بزرگ انار جان رو خوب کن لطفا...من خیلی نگرانشم...الهی آمین...
ثمین
18 دی 90 11:28
سلاااااااااااااااااااااااااام دلم براتون تنگ شده بود، اومدم یه سلام کنم و برم
سمانه مامان پارسا جون
18 دی 90 11:53
آفرین خانومی این خیلی خوبه که همه به فکر این دختر معصوم هستن توی بیشتر وبها خوندم که در موردش نوشتن خدا کمکش کنه
دینا
18 دی 90 19:04
از انار خانم چه خبر؟
مامان نیایش
19 دی 90 10:24
سلام عزیزم متاسفانه الان که 19 در ماه هست کماکان وضعیتش همون جوریه ان شا الله که زودتر خوب بشه آخه من نمیفهمم اون طفل معصوم چه گناهی کرده که باید اینقدر درد بکشه قربون حکمت خدا ما همه براش هر روز دعا میکنیم
مامان نیایش
19 دی 90 11:13
عزیزم الان تو وبلاگ نفس جون بودم مامان نفس صدای انار کوچولو شنیده و باهاش حرف زده دعا کن شما هم که زودتر خوب بشه
بهناز خانومی
19 دی 90 13:14
سلام معصومه جون نمیدونم چی بگم فقط خیلی ناراحتم بابت انار کوچولو خدا به هیچ مامانی نشون نده معصومه آخه مامان این بچه حواسش کجا بوده ای خدااااااااااااااا تمام تنم میلرزید وقتی میخوندم خدا کمکش کنهههههههههه خدا نجاتش بده بازم اگه خبری شد به ما بگو عزیزم از جزئیاتشششششش بگوووووو راستی آپ کردم
مامان کیارش
19 دی 90 13:45
وای خیلی ناراحت شدم .خدا بهشون کمک کنه.
مامان امیر علی
20 دی 90 18:55
حتما دعا می کنیم
مامان سانای
20 دی 90 22:10
معصومه جون کجایی ؟سابقه نداشت این همه ما را بی خبر بزاری دلمون تنگ شده براتون
آرین و مامانی
22 دی 90 2:24
سلام چقدر ناراحت شدم خدا میدونه از خدا میخوام خوب بشه ایییی خدا راستی وبلاگ داره ؟میشه برام آدرسش رو بزاری ممنون
نسترن
22 دی 90 22:24
معصومه جون خصوصی....
yed@ne
24 دی 90 19:28
وایییی چه بد منم اهل ساریم منم یه خاطره ی بد دارم از بیمارستان شهید زارع ساری ایشاالله خوب شه ماتوفامیلمون این اتفاق برای داییم افتاد اما خوب شد و...
مامان آريا
25 دی 90 11:55
اميدوارم انار جون هر روز بهتر بشه و خدا سلامتي رو بهش برگردونه
مامان گیسو
25 دی 90 18:05
منم خیلی ناراحتم
مامان زینب(زینب عشق مامان و بابا)
26 دی 90 10:25
سلام معصومه جان ممنون از لطفی که به زینب کوچولو داری.چرا دیگه آپ نمیکنی خانمی؟؟؟؟امیدوارم به زودی زود خبر سلامتی انار جون رو بنویسی و دل همه رو شاد کنی.منم خیییلی این طفل معصوم رو دعا کردم و خیلی نگران حالشم
بهناز خانومی
26 دی 90 11:14
سلام معصومه جان بیا از وضعیت انار برامون بگو نگرانیم
مامان ماهان
26 دی 90 15:45
دستت درد نکنه عزیزم منم از همون وبلاگ حال انار جونو دنبال میکنم سهند جونم خوبه بوس
مامان ساینا
26 دی 90 18:43
خدا به مادرش رحم کنه
dp
26 دی 90 21:45
سلام . انشالله که خدا به این فرشته کوچولو رحم میکنه . خدا خودش گفته مراقب همه بنده هاش هست ، و چه بنده پاکی هستند این فرشتگان بی گناه و معصوم . اولین قهقهه بلند ملیسا : موضوع یادداشت جدید من هستش . ممنون میشم با حضور خودتون این حقیر رو سرافراز کنید و از طرفی هم با گذاشتن یه یادگاری تو قسمت نظرات ، ولو یک سلام ، روزهای خاطره انگیزی رو برای دخترم رقم بزنید . منتظر شما هستیم .
بهناز خانومی
27 دی 90 14:32
سلام معصومه جان معصومه چرا کم پیدایی چرا پست جدید نمیزاری از سهند برامون بگو چی کار میکنه عزیزمممممممممممم؟ از انار خبر یده خواهشا چی شد این بچه؟