حرف زدن گل پسری کامل شده
سلام عزیز دل مامان
تا امروز دوسال و پنج ماه از عمر قشنگت سپری شده، یعنی دوسال و نیم ، نیم سال دیگه سه سالت تموم میشه، چقدر زود میگذره.
این چند وقتی که ازمون خبری نبود، باید بگم که خیلی خیلی درگیر بودیم،
بابایی از شنبه هفته پیش تا پنج شنبه رفت مسافرت، یه مسافرت کاری طولانی
بابایی با عموپدرام رفتن نیشابور، مشهد و شمال تا به مشتری هاشون سری بزنن و شاید که طلب هاشون رو وصول کنن که متاسفانه با دست پر هم بر نگشتن...
من و شما هم این یک هفته رو رفتیم خونه مامانی طاهره و کلی هم خوش گذروندیم
دو سه روزش رو با مامانی و بابایی محمد رفتیم خرید و بقیه روزهاش رو هم خونه بودیم، آخه مامانی یواش یواش داره کارهای عیدش رو میکنه و حسابی مشغوله.
توی این روزها خیلی درگیرم برای از پوشک گرفتنت، راستش فقط باید خودم حواسم باشه وگرنه بدجوری سورپرایزم میکنی
حرف زدنت خیلی قشنگ و ناز شده، راستش خودم هم باورم نمیشه ماشاالله همه چیز رو به صورت جمله میگی البته خیلی قشنگ و شیرین, ضمنا نظر همه هم همینه که سهند توی حرف ردن خیلی پیشرفت داره
آخه نشونه هوش بالات و نشونه دقت زیادته مامانی
مثلا میخوای بگی مامان معصومه کنار برو = میگی مامان مسی کیلان بولو
میخوای بگی من میوفتم = میگی من میفودم
مامان من عروسک تو رو بردارم= مامان من اسوکک تو لو بدالم
مامان من چاکرتم= مامانی من چاکیتم
اسم دایی مهدی رو خیلی قشنگ ادا میکنی میگی دایی مهههههههدی ، هی مهدی رو غلیظ و از ته حلقت ادا میکنی و خیلی خوشکل میشه
هرکس که اذیتت میکنه بهش میگی = بشه بدهههه یعنی بچه بده، باز هم ه رو غلیظ ادا میکنی.
آخر همه شعرهایی رو که برات میخونم بلدی و تکرار میکنی
یه توپ دارم قلقلیه رو میگی= یه توپ داییم گلگلیه
من اصلا با تو قهرم= من اشن تو گهلم
یه دقیقه بیا = ادیگه بیا
مامانی بگیرش= مامانی بیگیلش
اینو میخوام عینک شکسته رو میخوام= اینو میخوام اینک شیکشتلو
واسه من این رو باد کن= واشه من این باد کن
پیداش کردم= پیداش کوندم
غلط کردی رو میگی= غلط کوندی. وقتی عصبانی میشی
میگی مامان من اشبی شدم یعنی عصبانی شدم
به تلمبه میگی = تولومبه
چند روز پیش به مامانی میگفتی مامان چی میخوای بلام عیدی بخلی= چی میخوای برام عیدی بخری مامانی هم قربون صدقه ات رفت و کلی ذوق کرد و گفت هرچی دلت بخواد عزیزم. تو هم گفتی هفاپیما= هواپیما
سوارش بشم رو میگی= شوالش بشم
به مامان طاهره میگفتی= نیا بیلون مامان طالِله سخا میخولی= نیا بیرون مامان طاهره سرما میخوری
کارتون ماشین ها ، Rio ، سگ گله و گوسفند زبل و موش سرآشپز رو خیلی دوست داری، با دقت میبینی و بعد هم برام تعریف میکنی.
البته بعضی جاهاش که خیلی احساسیه ، بغض میکنی و نزدیکه که گریه کنی، منم مجبورم یا بزنم بره جلو یا برات مسخره بازی دربیارم که ناراحتیت یادت بره. چند بار هم برات توضیح دادم که اینا فیلمن و واقعی نیستن. خداییش این یکی رو به بابا امیر رفتی،
فدات بشم مسیح من، ناز من ، قشنگ من که یدونه ای توی دنیا و همه وجودمی
به قول باباامیر که میگه: ثانیه به ثانیه بزرگ شدنت رو داریم حس میکنیم؛ هر روز نسبت به روز پیش بزرگتر میشی و این موضوع کاملا قابل حسههههه
دایی مهدی چند تا عکس قشنگ ازت انداخت که توی پست بعدی برات میزارم امیدوارم همیشه صحیح و سالم باشی و همیشه توی زندگیت شاد باشی