عیدی های سال 1390
سهند گلی امسال عید کلی عیدی گیرش اومد؛سه چهار شب قبل ازسال نو؛ من و باباامیر و سهند مامان رفتیم خیابون بهار که برای سهند لباس بخریم، اول از همه بابا امیر رفت توی مغازه ای که ما روروئک سهند رو از اونجا خریده بودیم و براش کلی اسباب بازی tolo خرید.
بعد راه افتادیم برای خرید لباس دوباره بابا امیر دم یه مغازه دیگه ایستاد انگار که tolo ها بابایی رو می کشیدن به سمت خودشون خلاصه رفتیم توی مغازه دوباره شروع کرد به خریدن اسباب بازی پولیشی tolo. سهند هم توی مغازه ها یه دادو بیدادی راه انداخته بود که نگو و نپرس. همه اسباب بازی ها رو با دست اشاره می کرد و خودش رو لوس می کرد و با ناز می گفت چه جی جی!!!!!
خلاصه دوست داشت همش رو براش بخریم مدام به این ور و اونور اشاره می کرد، همه فروشنده ها میخ سهند شده بودن و میخندیدن،یه فرمون و یه ماشین عقب کش tolo هم به اضافه چیزای دیگه براش خریدیم.
این دفعه دیگه به امیر گفتم حق نداری اسباب بازی بخری ها چه خبره بابا من کجا جدا بدم امیر هم خندید و گفت آخه قشنگه !!!!
یه کم که جلو رفتیم عروسک موزیکال بالای تخت براش خرید با اینکه توی سیسمونیش داشت ولی باز هم خرید.
خلاصه کشون کشون امیر و بردم تا پاساژ چهل ستون تا برای سهند لباس بخریم، در بدو ورود یه شلوار لی سفید براش خریدیم و در نهایت شلوار عیدش رو هم که یه شلوار لی مشکی جلو پیش بند دار بود که با لباس چهارخونه ای که عمه لیلا براش از سوئیس به عنوان سوغاتی اورده بود ست کردیم.
کفش و کلاه هم داشت . خلاصه خیلی قشنگ همش با هم ست شد .
خسته و گرسنه برگشتیم خونه سهند که تازه اسباب بازی هاشو با دقت نگاه می کرد همشون رو توی بغل گرفته بود و توی اتاق رژه می رفت.
قسمتی از اسباب بازی های سهند
روز عید شد، بابا امیر شروع کرد به عیدی دادن اول عیدی مامانی رو دادکه خیلی خوشبحالم شده بودبعد هم عیدی سهند رو داد ؛ کوچولوی مامان از ذوقش پولهاشو روی پاهاش می گذاشت و می گفت بو، بو، یعنی پول
بابایی هم چون برای سهند زیاد اسباب بازی خریده بود زرنگی کرد و به سهند عیدی کم داد
بابا سین و مامان شیرین بابا محمدو مامانی دایی جواد و عمه لیلا هم به سهند عیدی دادن از همه مهمتر عیدی دایی مهدی بود که یه فیلم با عکسها و فیلمهای سهند با آهنگ خیلی خیلی قشنگی تدوین کرده بود که روز سیزده بدر بهش داد خیلی جذاب و دیدنی . تقریبا سهند روزی 6-7 بار این فیلم رو میبینه و هر دفعه هم کلی باهاش میرقصه.
مطمئنم که وقتی سهند بزرگ بشه این یه عیدی هدیه خوب و با ارزشی براش میشه و امیدوارم که قدرشو بدونه.
از همه این مهربونها متشکرم که به پسر کوچولوی من محبت و لطف دارن.