پوشک خداحافظظظظظ
سلام و هزارتا سلام با مهر و محبت به دوستای خوبم
سلام گل پسرم تاج سرم قندعسلم سهند گلم
الان دوسال و سه ماه و نوزده روز و شش ساعت از عمر قشنگت میگذره که دارم این مطلب رو برات مینویسم.
از روز پنجشنبه سی ام آذرماه دارم روی از پوشک گرفتنت کار میکنم. روز اول و نیمی از روز دوم خیلی سخت بود، هم برای شما هم برای من، وقتی مشغول بازی کردن بودی کلا یادت میرفت که بهم بگی، اول ده دقیقه به ده دقیقه میبردمت دستشویی و مینشوندمت روی لگنت، به اصطلاح لگن موزیکال برات خریده بودیم که خوشت بیاد و روش بشینی، ولی از اونجایی که شما خیلی تمیز و چندشی هستی خوشت نمیاد که لگن به بدنت بخوره به همین دلیل مثل آدم بزرگها روی دوتا زانوهات میشینی، توالت فرنگی هم دوست نداری. خلاصه کنار دستشویی می نشینی و گلاب به روی جمع جیش مبارک رو بلهههههه...
از جمعه بعدازظهر دیگه خودت کاملا یاد گرفتی و اصلا توی شلوارت جیش نکردی، هر نیم ساعت به نیم ساعت میبرمت دستشویی، تو هم کلی جیش مبذول میفرمایی.
دیشب دیگه واقعا زانوهام درد گرفته بود، به بابا امیر گفتم الان دیگه نوبت شماست سهند روببر دستشویی، اون بنده خدا هم بلند شد که ببرتت، که با جیغ بنفش شما مواجه شدیم که تو نه فگد(فقط) مامان مسی
خلاصه باز هم خودم شال و کلاه کردم و بلند شدم و بردمت دستشویی، دیگه از پوشک خوشت نمیاد، چند روزی هم بود که بدجوری سوخته بودی و مدام برات کالاندولا میزدم.
نفس مامان، امیدوارم این مرحله از زندگیت رو هم به خوبی سپری کنی و مثل از شیر گرفتنت شعور و درکت رو حس کنم که واقعا این احساس رو دارم.
امروز هم که روز شنبه بود بی نهایت همکاری به خرج دادی و اصلا توی شلوارت جیش نکردی و هروقت هم که جیش داشتی میگفتی: مامان جیش کوندم(کردم یعنی دارم) . منم بلافاصله میبردمت دستشویی و شما هم مامان رو خوشحال میکردی.
دیشب بابا امیر کلی خندید، میگفت: نیگا کن جوونی ما چطور داره تموم میشه، یه روز خوشحال بودیم که بچمون اولین جیشش رو کرد که داره زردیش خوب میشه، یه روز کلی خوشحال شدیم که جیش بچمون جامد شده و دیگه غذاخور شده و برای خودش مردی شده، امروز هم کلی خوشحالیم که بچمون یاد گرفته بره دستشویی و مثل آدم بزرگا جیش کنه. خلاصه اینم از خوشگذرونی ما در دوران جوانی ...
بگذریم فقط موقع خواب پوشکت میکنم. البته به محضی که بیدار میشی پوشکت رو باز میکنم و میبرمت دستشویی؛
گل پسرم داری برای خودت مرد میشی، یه جور دلهره توی دلم افتاده؛ خدا کنه بتونیم پدر و مادر خوبی برات باشیم.