بهمن ماه - پنج ماهگی سهند
از اواسط پنج ماهگی غذای کمکی سهند رو شروع کردم. دیگه با شیر سیر نمی شد البته از اول هم شیر حسابی نتونست بخوره . چون من شیرم خیلی کم بود. دکتر هادی روحانی دکتر قابل و دانشمندی و واقعا منو نجات داد چون هر دکتری می بردم به دلم نمی نشست و اصلا باهاش ارتباط برقرار نمی کردم؛ دکتر روحانی گفت با اینکه قد و وزنش خوبه ولی اگر اذیت می شی می تونی توی پنج ماهگی کم کم غذاشو شروع کنی، لیلاجون عمه سهند آدرس این دکتر رو بهم داد البته از یک ماهگی من سهند رو پیش ایشون می برم.
مامانا اگر دلواپس نی نی های خوشگلشون هستن و هنوز دکتر خوبی پیدا نکردن دکتر سهند رو هم یه تجربه بکنن مطمئنم پشیمون نمی شین.
آدرس مطب دکتر هادی روحانی: اقدسیه . جنب مسجد اقدسیه .
اولین بار منزل خاله بتول خاله بابامحمد من به سهند چند تا قاشق شله زرد دادم البته بسیار کم
خیلی خوشش اومده بود به خاطر همین خونه هم که اومدیم یه دلی از عزا در اورد.
از زمانی که سهند غذا خور شد بدبختی من هم شروع شد چونکه فقط کافی بود یه قاشق اضافه بهش غذا بدم هرچی که خورده بود و نخورده بود همه رو بالا می آورد.دیگه حسابی اعصابم ریخته بود بهم همشه با دلهره و اضطراب بهش غذا می دادم طوری که همش می گفتم این قاشق رو اگر بخوره بالا می یاره
امیر هم همیشه غر می زد که بابا زیاد می دی یا اینو نده، اینو نده. دکتر هم می گفت بعضی از بچه ها حساس هستن و هیچ ربطی به مریضی نداره
البته همینطور هم هست چون هنوز هم کمترین بوی بدی یا مزه بدی رو بچشه عق می زنه؛ مثل امیر
مسئول درمانگاه چیذر می گفت استفاده از روروئک برای بچه ها منسوخ شده درستی و نادرستیشو نمی دونم، می گفت برای ستون فقرات بچه ها مضره.
پسرک مامانی تا حدود یک سال و هفت ماهگی باید غذا شو توی کریرش می خورد حدود دو سه هفته اس که دارم باهاش تمرین می کنم روی زمین و سر سفره غذا شو بخوره از کت و کول افتادم اینقدر که این کریر بیچاره رو این ور و اونور کشیدم تا به غذای عالی جناب صدمه ای وارد نشهولی maxi cosi بیچاره اگر می دونست که یک نفر هست که دائم می خواد روش بالا بیاره ....... می کرد که کریر بسازه برای نی نی هایی بالایی
البته گل پسرم الان دیگه سر سفره غذاشو می خوره. باید کریرش رو بشورم و جمع کنم تا شاید دور از جون بدرد یه نی نی دیگه بخوره
پاهاشو می گیره توی دستاش و کف پاهاشو محکم بهم می زد و غش می کرد از خنده