سهند نادی حق سهند نادی حق ، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه سن داره

سهند نادی حق

خبر جدید از زهره عزیز

1391/1/21 12:47
نویسنده : مامان سهند
2,049 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزای دلم ، دوستای خوبم که همگیتون در غمم شریک شدید و باعث تسلی خاطرم بودید.

عده ای از دوستان عزیزم ازم خواسته بودن که از حال زهره جون بنویسم،

نوعروس ما هنوز در کماست، بدنش عفونت کرده و آمپولهایی قویی که براش مصرف میکنن هیچ جوابی براش نداره، به همین دلیل الان که ساعت 12:23 دقیقه ظهر روز دوشنبه 21 فروردین است، بردنش اتاق عمل تا یه مقداری از عفونت هاشو از بین ببرن،

در ضمن پریروز عموی بزرگ فهیمه نازنینم هم به علت سکته مغزی به رحمت خدا رفت. حال پدر فهیمه هم خوب نیست. خداییش هرکس دیگه ای هم باشه همین اوضاع و احوال رو خواهد شد. خدا به هممون صبر عنایت کنه. انگار وقتی بدبختی میاد، ریز و درشت رو در بر میگیره، از در و دیوار هجوم میاره.

خدایا ما فقط باید بگیم شکرت... و به غیر از شکر کار دیگه ای از دستمون بر نمیاد... ولی خدایا بدون که داغ بزرگی روی دلهامونه... و به این زودی آروم نمیشه. خدایا خودت روزهای خوب رو دوباره برامون بفرست.

دوستای گلم برای زهره نازنین دعا کنید. ختم امن یجیب براش گرفتم شما هم شرکت کنید.

پروردگارا بی سبب نیست که در موقع سختی ها و رنج ها به یادت میافتیم، ای مالک مطلق، ای کسی که همه چیز در دست توست، تو میگویی بشو و میشود, ای مهربان، ای عزیز، محتاجیم، محتاج یاری تو، تویی که در دلهای ما جا داری و میدانی چه میگویم، خداوندا ذره ای، نیم نگاهی، لطفی کن به این دل خسته و رنجورم، میفهمی که چه میگویم ای مهربان ای رئوف. دخترک زیبا و نازنین ما رو به آغوش گرم خانواده امون برگردون. فهیمه عزیزم رو که همه چیزم بود ازم گرفتی چرا که جای او در این دنیای خاکی نبود، چرا که او فرشته ای بود از دیار آسمان، زهره قشنگم رو به ما برگردون.

به جوونیش رحم کن، به همسرش که مثل مرغ سرکنده هر روز این راه تهران تا اصفهان رو میاد و میره. به غمی که در نهایت دلش جا دادی. ای مهربان. بارها میگویم مهربان تا شاید مهربانیت جلوی همه حکمتت را بگیرد و رحمی کنی ای مهربان.

امسال ایام فاطمیه منزل مامان اینا جای فهیمه عزیزم خالی بود. هر روز از سرکار میومد خونه مامان اینا برای کمک. امسال ولی همه بودن به غیر از فهیمه. فهیمه جان یادت در دلم زنده اس. عکست زینت بخش خانه محقرم شده. ای رفیق دیرینه. بدان که همیشه برای من زنده ای و هر روز برایت میگریم، ای تنها ستاره زیبای من. ولی تو بخند؛ در اوج آسمانها بخند تا خندیدنت کمی از آتیش دلم را خاکستر کند.

خدایا کمکم کن. داغون حکمتت شدم. ای مهربان مطلق رحمی کن.   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مسافران آسمانی
21 فروردین 91 13:10
از نوشته هاتون غم دلتون هویداست... هیچ واژه ای نمی تونه تسکین دل پر غصتون باشه مگر یاد خدا که خدا رو شکر شما بهش واقفید... قلبا از خدا میخوام که به حق مقربین درگاهش و به آبروی اهل بیت ، زهره جون رو هم شفا بدن...الهی آمین...
سحر مامان آراد
21 فروردین 91 13:11
معصومه جون امیدوترم زهره جون هر چه زودتر چشماشو باز کنه و به زندگی لبخند بزنه خیلی ناراحتم
مامان متین
21 فروردین 91 14:57
ان شالله که خدا بهتون صبر بده برای زهره جون هم دعا میکنم تا ان شالله خدا اون رو به خانوادش و همسرش برگردونه.آمین
مامان ساينا
21 فروردین 91 15:53
اميدوارم كه به آبروي فاطمه زهرا كه اين روزا به نام خودشه هر چه زودتر حالش خوب بشه و پيشتون برگرده
مامان علی جون
21 فروردین 91 16:07
خدایا خودت نظری کن زهره جون رو شفا بده.
آنی(وفا)
21 فروردین 91 16:50
انشاله که هر چه زودتر با خبر خوب شدن زهره عزیز ما رو هم خوشحال میکنی معصومه جون. منم کاری جزء دعا کردن از دستم بر نمیاد.
مامان ماهان
22 فروردین 91 11:30
خدایا هر چه زودتر زهره جون رو شف بده تا چشماشو باز کنه ........... واقعا متاسف شدم با نوشته هات اشک ریختم ........ روحش شاد
مامان سانای
22 فروردین 91 11:54
منتظر خبرای خوب هستیم
آذر(مامان كيارش)
22 فروردین 91 17:53
خدا بهتون صبر بده .معصومه جون خيلي ناراحت شدم خدا به زهره جون كمك كنه وهرچه زودتر شفاش بده.
مهسا-مامی بردیا
22 فروردین 91 23:24
معصومه جون خیلی از خوندن نوشته هات ناراحت شدم...عزیزم امیدوارم حال زهره جون هرچه زودتر خوب بشه...
معصومه مامان یکتا
23 فروردین 91 0:52
الهی من برات بمیرم عزیزم . خواهش میکنم صبر داشته باش و نذار این مسائل روی سهند اثر منفی بذاره
بهناز خانومی
23 فروردین 91 11:28
معصومه جان لطفا ما رو با خبر کن از حال زهره عزیز