با دعای دوستان زهره جون شفا یافت
سلام عزیزای دلم، سلام دوستای خوبم، سلام به همتون که همدم روزهای سخت زندگیم هستید
دیشب ساعت 11:45 دقیقه شب مامانم زنگ زد، البته قبلش هم چندباری تماس گرفته بود، ولی ما خونه نبودیم و برای خرید رفته بودیم هایپراستار، به محضی که رسیدیم مامانم تماس گرفت. گفت یه خبر خوش
من که دلم ریخت؛ با عجله پرسیدم چی شده؟ گفت زهره چشماشو باز کرده، وای خدای من نمیدونید چه حالی شدممممممممممم
گفتم الهی شکرررررررررررر!!!!!!! کی گفت؟ مامان گفت: الان با اسماعیل صحبت کردم.
دکتر گفته: به معجزه اعتقاد داری؟ اسماعیل گفته: اره. دکتر گفته: معجزه شده. در طول عمل دوبار جونش رو از دست داده و مرده. ما با شوک برشگردوندیم و دوباره عمل رو از سر گرفتیم.
گفتم: الان توی چه وضعیتیه؟ مامان گفت: اسماعیل گفته: چشماشو باز کرده. لباشو تکون میده. دستهاشو تکون میده. ولی هنوز به طور کامل نمیشناسه، ضریب هوشیش از روی 5 اومده 12. گفتم باز هم الهی شکر خدا لطفش شامل حالمون شد.
سریع از مامان خداحافظی کردم و به اسماعیل زنگ زدم. گفتم اسماعیل جان چی شد؟ حال زهره خوبه؟ با خنده گفت: معصومه جون آره. به خدا معجزه شد. دعاهاتون جواب داد. بغض گلوم رو گرفته بود. همه چیزهایی رو که مامان برام تعریف کرده بود، کاملترش رو بهم گفت. با یه ذوق خاصی.
خداوندا شفای کامل به زهره عزیزمون بدهههههههههههههههههه
خدایا ممنونتممممممممم. میدونم که هیچ وقت تنهام نمیزاری. میدونم که همیشه نگاه پر از لطفت بهم هست. خدایا ممنونم از این فرصتی که بهم دادی که صدات کنم. ممنونم از وجود دوستای مهربونی که با گریه ام گریه کردن و با خنده ام میخندن. ممنونم از وجود کسایی که توی قلبم هستن و نمیتونم اسمشون رو به زبون بیارم، که همیشه باهام بودن و هستن.
خدایا یه تشکر خاص دیگه ازت دارم به خاطر وجود همسر مهربونم که همیشه همراه و مونس قلب تنهامه، اونی که اگر نبود من بیچاره بودم. امیر عزیزم که در سختی های زندگی شونه های مردونش تکیه گاهمه، تکیه گاه خستگی هام. وقتی از همه کس و همه چیز ناامید میشم اونه که منو به خودش نزدیکتر میکنه و خستگی رو از روی قلبم بر میداره. یه آرامش عمیق. خدایا وجودش رو در پناه خودت حفظ کن و سایه قشنگش رو از روی سر من و پسر نازنینم بر ندار که به وجودش نیاز دارممممممممممممم.
خدایا به خاطر همه چیز ممنونتم.
خدایا روح قشنگ فهمیه عزیزم رو در ملکوتت به آرامش برسون. پروردگارا ای حامی قلبهای شکسته، این عزیز دلم رو هم که ازم گرفتی به روح حضرت زهرا قسمت میدم در پناه پنج تن آل عبا مورد لطف و مغفرتت قرار بده. به قلب مهربونش نگاه کن که هیچ وقت بد کسی رو نمیخواست، با همه مهربون بود و به همه لطف میکرد، نگاه نمیکرد که کی هست و چی هست و برای چی پیشش اومده، هر کاری از دستش بر میومد برای همه میکرد بدون هیچ توقع و درخواستی. خدایا بهش کمک کن، ای مهربونترین مهربونها. ای کسی که از پدر و مادر بهم نزدیکتری. ای رحیم ای رحمان. ای مهربون.